زندگی مثبت (بخش نخست)

زندگی مثبت

بخش زندگی مثبت سعی دارد که به تمام ما (منظور از ما کسانی هستند که به نحوی با آنها ارتباط داریم نه همه) کمک کند تا آینده روبرویمان را بهتر طرح ریزی کنیم .ما چه بخواهیم و چه نخواهیم ،در حال زندگی کردن هستیم .به عبارت دیگر در حال سپری کردن زمان تا موقعی که مرگ ما برسد .تا موقعی که سلول های بدنمان قادر به تکثیر نباشند. ما میمیریم (کاری ندارم که جهان آخرت هست یا نیست) چیزی که مسلم است این است که ما نابود میشیم ، خاک میشیم.وقتی خاک شدی (به قولی کائولینیت شدی)- این رو فقط رفقای هم کلاس دانشگاه من میفهمند منظور چیه و کلی هم هر وقت ببینند میخندند- خدا رو شکر میکنم اگر واقعا باعث خنده آنها شده ام.

خلاصه که از بین خواهیم رفت چه با عشق چه بی عشق ،چه با خونه چه بی خونه،چه با پیکان چه با فرغون و چه با عشق من BMW .

خوب حالا که داریم میمیریم چند نکنه هست:

          1)زمان سپری میشود(چه بخواهیم و چه نخواهیم)

          2)نمی توانیم جلوی سپری شدن زمان رو بگیریم

          3)آینده از راه میرسد

          4)آینده از راه میرسد و ما هم به آن تعلق داریم

          5)وقتی آینده اومد و ما هم به اون متعلق بودیم هنوز زنده ایم

          6)پس هنوز خاک نشده ایم

          7)نمی توانیم بی خیال باشیم.

نتیجه اخلاقی داستان اینکه سعی کنیم که این زمان باقی مانده از عمرمون رو تلاش کنیم تا آخرش رو بهتر لذت ببریم. چه با لذت چه بی لذت خاک میشیم.پس بهتره لذت این دنیا رو هم برده باشیم

 

 

پذیرفتن

اکثر ما درون یک خانواده به دنیا آمده ایم .وقتی ما به دنیا اومدیم ،خونواده خودمون رو خودمون انتخاب نکردیم ،شرایط رو خودمون انتخاب نکردیم .فقر یا ثرت، علم و سواد، هند یا فرانسه یا... خودمون انتخاب نکردیم.بعضی از ماها شرایط بهتری نسبت به بعضی های دیگه دارن .این یک امر غیر قابل انکاره.

ما بسته به سطح اقتصادی ،فرهنگی و عاطفی خونوادمون رشد کردیم.تا رسیدیم به اینجا پس باید قبول کنیم و بپذیریم که خیلی چیز ها دست ما نبوده .این قدم اول در مسیر طرح ریزی آینده هست .دومین قدم این هست که بپذیریم که تا حالا هرکاری که کردیم خودمون کردیم (و بپذیریم که بعضی وقتها مجبور بوده ایم(به خاطر عوامل محیطی)) و سومین قدم اینکه نپذیریم که این روند باید ادامه داشته باشد .باید سعی کنیم  و درحد توانمان تلاش که در حال بهتر شدن باشیم .به عبارتی بپذیریم سختی تلاش برای بهتر شدن را.

روزی جایی خواندم که شما را با حساب بانکی تان ،محله ای که در آن زندگی میکنید یا نوع کاری که انجام میدهید نمیتوان سنجید . ولی من فکر میکنم که شما را (با جملات بالا) به طور مطلق نمی توان سنجید .قطعا کسی که حساب بانکی تپل تری دارد بیشتر زحمت کشیده یا خودش یا نیاکانش. حتی اگر دزدی هم کرده با تمام قوا و با تمام عشق و احساس دزدی کرده . فکر کرده برای دزدی .پس باز هم زحمت کشیده.

پس از همین حالا سعی کنیم که بهتر بشیم(بپذیریم روند بهتر شدن را).نکته ای که مطرح میشود این است که آیا باید اشتباهاتمان را بپذیریم یا خیر؟

خوب واضح است که ما باید مسئولیت اشتباهاتمان را گردن بگیریم (خودمان) ولی باید بتوانیم و این قدرت را درون خود ایجاد کنیم که اشتباهاتمان را فراموش کنیم (فقط در پس زمینه ذهنمان خط اول آن اشتباه را نگه داریم تا دیگر آن را تکرار نکنیم)

بعد از این پذیرفتن ها و نپذیرفتنها یادآوری به چند سطر قبل میکنیم .مسئله زمان و سپری شدن اجباری آن.

اینبار میتوانیم نمودار قبل را به این شکل بپذیریم.

 

محور عمود لذت در زندگی و محور افقی زمان می باشد.

آینده همان امید است

(آلفرد نوبل)

 

نظرات 2 + ارسال نظر
محمد چهارشنبه 7 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 11:32 ب.ظ http://www.shanc.blogsky.com

سلام
عیدت مبارک.
بای

بابک شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 10:04 ب.ظ

دو تا نمودار جالب که خیلی مفهوم داره
امیدوارم ما جزو نمودار اول نباشیم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد