دو بذر در خاک حاصلخیز بهاری کنار هم نشسته بودند. اولی گفت: من می خواهم رشد کنم ! من میخواهم ریشه هایم را هر چه عمیق تر در دل خاک فرو کنم و شاخه هایم را از میان پوسته زمین بالای سرم پخش کنم...من میخواهم شکوفه های لطیفم را همانند بیرق های رنگین برافشانم و رسیدن بهار را نوید دهم ...من میخواهم گرمای آفتاب را روی صورت و لطافت شبنم صبحگاهی را روی گلبرگ هایم احساس کنم!
و به این ترتیب دانه رویید.
دومی گفت: من میترسم اگر من ریشه هایم را به دل خاک سیاه فرو کنم ، نمی دانم که در آن تاریکی با چه چیزهایی روبرو خواهم شد .اگر از میان خاکها بالای سرم را نگاه کنم ،امکان دارد شاخه های لطیفم آسیب ببینند ...چه خواهم کرد اگر شکوفه هایم باز شوند و ماری قصد خوردن آنها را کند؟تازه، اگر قرار باشد شکوفه هایم به گل بنشینند، احتمال دارد کودکی مرا از ریشه بیرون بکشد .نه ، همان بهتر که منتظر بمانم تا فرصت بهتری نصیبم شود.
و به این ترتیب دانه منتظر ماند.
مرغ خانگی که برای یافتن غذا مشغول کند و کاو زمین در اوایل بهار بود ، دانه را دید و در یک چشم به هم زدن آن را خورد.
انسانهایی که از حرکت و رشد میترسند به وسیله زندگی بلعیده میشوند.
منبع:::مجله شادکامی و موفقیت شماره 53
این یک واقعیت کلی هست که اگر رشد (هر چیز) نباشد یا به اندازه کافی نباشد حتما از بین خواهد رفت .حتی اگر جوانه هایی(جامد) که در یک مذاب به وجود می آیند شعاع بحرانی را رد نکنند قادر به رشد نخواهند بود و دوباره به مذاب تبدیل میشوند ولی اگر جوانه ها از یک شعاع بحرانی بیشتر باشند ،قادر خواهند بود که به رشد خودشون ادامه بدن و در داخل مذاب انجماد صورت بگیره. و در حقیقت یک تغییر در نوع فاز ایجاد بشه که میشه اینرو تشبیه کرد به تغییر و پایداری بیشتر در زندگی . ترمودینامیک میگه هر چیز که پایدار تره اون در اولویت قرار میگیره
پس برای اینکه الویت زندگی کردن با ما باشه باید از یک شعاع بحرانی رشد عبور کنیم تا خود به خود این روند رشد یابنده ادامه پیدادکنه .به قول معروف ، اولش سخته ولی بعد کهروال زندگی رو دور غلتک می افته خودش میره.
به قول جبران خلیل جبران تا دانه رنج شکافتن را نبیند شکفته نخواهد شد!
http://yaasesepid.blogsky.com/?txtSearch=%D9%85%D8%AA%D9%88%D9%84%D8%AF
سلام
من که همیشه پیشت هستم!
درود بر هادی عزیز
مطلب خیلی جالبی بود
کسانی که از جای خود می جنبند ، گاهی می بازند ، آنهایی که نمی جنبند همیشه می بازند .
سلام هادی جان...
کاملا با شما موافق هستم... در حقیقت تغییر یک جزء جدا ناپذیر زندگی هستش... هر کس از تغییر بترسه رشد نخواهد کرد و هرکس که رشد نکنه محکوم به شکسته... که لازمه ی تغییر اینه که از دایره امنی که دوره خودمون درست کردیم بیرون بیاییم و با ناشناختنی ها روبرو بشیم...
سلام عزیزم
ممنونم که بهمون سر زدی
مطلبت خیلی عالی و جذاب بود
امیدوارم موفق باشید
لینک شما با محدودیت ثبت شد
شما سه روز فرصت دارید تا لینک باکس را در وبلاگ خود قرار دهید
http://www.find.iranblog.com/?mode=DirectLink&id=261195
[گل]
سلام ممنون که به وبلاگم سر زدید وبلاگ شما هم جالب و پر از مطالب اموزنده است در ضمن اگه موافقی لینک کنیم
سلام
خسته نباشی
متن هایی که میذاری قشنگن و با معنی انشاالله همیشه موفق باشی
سلام .
خیلی خوب بود لذت بردم
موفق باشی .