مسعود دهنمکی، حجتالاسلام پناهیان و عزتالله ضرغامی به عنوان اعضای هیئت امنای دانشگاه هنر تهران انتخاب شدند.
به
گزارش فارس، کامران دانشجو طی حکمی دکتر عباسعلی ایزدی(رئیس دانشگاه هنر)،
مهندس مهدیچمران (رئیس شورای شهر تهران)، مهندس عزتالله ضرغامی (رئیس
سازمان صدا و سیمای ایران)، حجتالاسلام علیرضا پناهیان (مسئول اتاق فکر
نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها)، دکتر محمد روشن (رئیس
دانشگاه سوره)، خسرو دانشجو (سخنگوی شورایشهر تهران) و مسعود دهنمکی
(نویسنده و کارگردان سینما) به عنوان اعضای جدید هیئت امنای دانشگاه هنر
انتخاب شدند.
براساس این گزارش، مسعود دهنمکی ضمن تأیید این
خبر گفت که چندی قبل نخستین جلسه هیئت امنای جدید تشکیل شد و پیرو آن اعضا
با تهیه نامهای خطاب به وزیر علوم خواستار تغییر در متون آموزشی
دانشجویان شدند.
وی اضافه کرد که امیدوارم ترکیب جدید هیئت امنای
دانشگاه هنر با تغییراتی که مدنظر دارند باعث ارتقای سطح آموزش آکادمیک و
مهارتهای فنی دانشجویان دانشگاه هنر شوند.
این پست بازگشته بازگشت به یک مکان تاریخی برای من .
بازگشت به اعماق خاطراه های من
بازگشت به تمام خواستنی های من
کاش بازم دوست عزیز و بسیار محترمم صاحب وبلاگ دوست داشتی و عاشقانه روزانه های همسرانه وبلاگ خودش رو آپ میکرد. کسی که خیلی دوستش داشتم. وزندگی او با شوهرش برای من انگیزه ای دوست داشتنی بود کسی که مثل یک خواهر بزرگتر برای من بود.
یا لااقل یه خبری ازشون داشتم .خداکنه زندگی اون زوج خوب خوب سرشار از شادی و سلامتی و نعمت باشه
خیلی وقت میشه که وبلاگم رو نگاه هم نمیکردم. ولی امروز همش رو دیدم و یاد خیلی چیزا افتادم.
یک حادثه عجیب برای من اتفاق افتاد. که قابل گفتن نیست و تا ابد شاید در سینه من بمونه و هیچ گاه بر ملا نشه. مهر سکوتی بر لبانم خورد.
تمام مطالب وبلاگم رو دوباره نگاهک کوچکی کردم.
خودمونیم تو وبلاگم چیزای خوبم بودا.
خوشحالم که حداقل یکی از دوستان وبلاگیم ُُ محمد صاحب وبلاگ شانس و زندگی سراغی از من میگیره.
ازت ممنونم محمد.
همه از اویند و به سوی او بازمیگردند.
به یاد پدربزرگ پدری ام که به تازگی خانواده خود را ترک گفت و به سوی سرچشمه ای واحد سفر کرد
روحش شاد
می خواستم در مورد ناژدید شدن و از بین رفتن مقبره بنان بنویسم ولی یه چیزی دیدم که با ژستهای قبل بی تناسب نیست
و اون اینکه:
جمعآوری کتابهای گلشیری وفروغ ازنمایشگاه |
عرضه کتابهای هوشنگ گلشیری در نمایشگاه کتاب ممنوع شده است.
امسال
برگزارکنندگان نمایشگاه بیست و سوم کتاب تهران، با منع عرضه کتابهایی که
قبل از سال 84 منتشر شدهاند؛ به نوعی قصد دارند که تنها کتابهایی را در
نمایشگاه عرضه کنند که در دولت نهم و دهم منتشر شدهاند. با این وجود در
شرایطی که کتابهای هوشنگ گلشیری پس از سال 84 و توسط نشر نیلوفر منتشر
شده است؛ بازهم به این انتشاراتی اجازه داده نشده است تا کتابهای هوشنگ
گلشیری را عرضه کنند.
کتابهای شازده احتجاب، باغ در باغ، در
ستایش شعر و سکوت، نیمه تاریک ماه از آثار هوشنگ گلشیری توسط نشر نیلوفر
منتشر شده است اما هیچکدام از کتابها را نمیتوانند در نمایشگاه عرضه
کنند.
همچنین عرضه مجموعه اشعار فروغ فرخزاد نیز در نمایشگاه
کتاب ممنوع شده است و حتی بعضی از غرفهها و انتشاراتیها از نصب پوستر
تصویر فروغ فرخزاد نیز منع شدهاند.
همچنین ساداتیان(مدیر نشر قطره) اعلام کرد: اجازه ارائه کتابهای محمود دولتآبادی را نداریم.
ساداتیان
با اعلام این مطلب افزود: امسال به ما اعلام شده است که تمامی کتابهایی
که قبل از سال 84 منتشر شده نباید در نمایشگاه عرضه شود از این رو
کتابهای محمود دولتآبادی که در سال 84 منتشر کرده بودیم را نمیتوانیم
عرضه کنیم.
وی افزود: این قانون باعث شده است تا بسیاری از
کتابهای خود را که در سال 84 منتشر شده و خوانندگان نیز به دنبال آن
هستند به نمایشگاه نیاوریم و مخاطبان نیز دست خالی بازمیگردند.
ساداتیان درحالی این سخنان را بیان میکند که کتابهای محمود دولتآبادی توسط چند انتشاراتی دیگر منتشر شده و درحال عرضه شدن است.
خبرآنلاین : دبیر همایش شاعران ایران و جهان در پاسخ به پرسشی درباره حذف نام “فروغ فرخزاد” از کتاب شعر شاعران ایران و جهان گفت: ما یک دیپلماسی فرهنگی داریم و یک دیپلماسی دولتی، به همین دلیل نام “فروغ فرخزاد” گرچه در میان مخاطبان شعر شناخته شده اما به دلایل مختلفی در این کتاب نیامده است.
به گزارش خبرآنلاین و به نقل از صراط نیوز ، امیدی در نشست خبری این همایش افزود: این کتاب که نخستین کتاب شاعران ایران و جهان است پس از مطالعه و تحقیق های لازم نوشته شده و نظر کارشناسان شعر و مقررات کشور در خصوص آن لحاظ شده است.
وی اضافه کرد: حتی نام شاعران خارجی با هماهنگی دولت های متبوع آن کشورها در این کتاب آمده و کشور ما هم بر همین روال عمل کرده است.
کتاب شاعران ایران و جهان همزمان با نخستین همایش شاعران در تهران، اصفهان و شیراز منتشر شد.
-----------------
اگر اطلاعات بیشتری در این مورد دارین بفرمایید.
و به یاد سهراب
مدتها هست که دوست دارم در مورد تاریخ ایران و ایرانی جماعت بیشتر مطالعه کنم و بدونم. اما زمان تا به حال این اجازه را به من نداده که به طور جدی این کار رو بکنم. گناهی بر گردن زمان نیست!
هر وقت به تاریخ ایران فکر میکنم از خودم می پرسم واقعا از این که در ایران زاده شدم راضی ام؟ اگر قرار بود خودم مکان و موقعیت تولدم رو انتخاب کنم کجارو انتخاب میکردم؟ الان شاید جواب بدم سوئد یا سویس.
ولی اگر من در ایران به دنیا آمده ام باید این اتفاق می افتاده! چرا؟
فردوسی برای ایران خیلی زحمت کشیده است و به گمان من اگر کسی بخواهد اطلاعات بیشتری در مورد ایران داشته باشه باید نیم نگاهی به فردوسی و شاهنامه هم داشته باشه.
شاهنامه با پادشاهی کیومرث شروع میشه و اون نماد شاید اولین تمدن یا بشر باشه. فردوسی زمانی دست به نگارش شاهنامه زد که ایران از طرفی در چنگال عربها بود و زیر سلطه خلفای عباسی و از طرفی زیر نفوذ ترکان و سلطان محمود غزنوی. در چنین شرایطی یک تنه با نگاه ژرفی که داشت این ملک و این تاریخ و این فرهنگ و این زبان راحفظ کرد. فردوسی در این راه هزینه های زیادی رو پرداخت به طوریکه بعد از مرگ اجازه دفن این بزرگمرد رو در گورستان شهر نمیدهند.تعصبات و کج اندیشی ها از همان زمان و دراصل از ابتدای تاریخ وجود داشته و ضربات مهلکی رو بر پیکره انسانیت زده و اکثر این تعصبات کورکورانه که بعد از مدتی نخ نما میشود با نام مذهب و از سمت مذهبیون است.
همیشه عده ای هستند که از مذهب استفاده میکنن تا هر آنچه که خود میخواهند را بر دیگران تحمیل کنند. و از آنجا که تحمیل و زور تا نقطه ای مشخص جوابگوست و بیش از حدی، زور و تحمیل بر کسی و بر فرهنگی وارد نمیشود، از نام مذهب اسلحه ای میسازند که تارپود هر چه که هست را آنگونه که میخواهند آرایش دهد.
استفاده ابزاری از روح پرستش و خدا و نزدیکی بنده و خدا به نفع یک جریان خاص در تمامی اعصار گذشته و در تمامی این پهنه گیتی وجود داشته و شاید هم به فرض پذیرش تمدنهای غیر زمینی در آنجا هم باشد!
فردوسی در میان بزرگان روزگاران گذشته مثل امام محمد غزالی و امروز مثل مرتضی مطهری اگر نگوییم دشمن، مخالفانی داشته است. وجالب اینکه افرادی که در روزگاران، نقد هایی بر فردوسی وارد میکنن همه یا بیشترشان از مذهب وام میگیرن. محققین در حوزه ادبیات و تاریخ احتمال بیشتری به شیعه بودن فردوسی میدهند. که در روزگاران گذشته مشکلاتی برای فردوسی ایجاد می کرد و دشمنان و مخالفان معاصر فردوسی او را متهم به حس ناسیونالیزم ایرانی میکنند.هنوز نمیدانم باید اول ایرانی بود بعد مسلمان یا اول مسلمان بعد ایرانی؟
ما مردم ایران بیشتر ادعای وطن پرستی میکنیم. ما حتی اولین قدم برای وطن پرستی راهم برنمیداریم. چند درصد از مردم در خانه خودشان شاهنامه دارند و اون رو میخونن؟ ما اطلاعاتمان در مورد شاهنامه محدود به چند اسم رستم و سهراب و افراسیاب و اگر خوش شانس باشیم سیاوش میشود. که اینها هم در ناخودآگاه ما از زمان مدرسه مانده است. که ظاهرا روز به روز هم کمرنگ تر میشود.گفته میشود که دیوان حافظ تاریخ ناخودآگاه فرهنگ ایرانیان است و شاهنامه تاریخ خودآگاه فرهنگ ایران زمین.
در 2 سال گذشته شاهد اتفاق خوبی بودیم و آن این بود که بعضی از داستانهای شاهنامه را به صورت انیمیشن بازسازی کردند. و چند باری از سیما نشان دادند. اما به نظر من این حرکات اصلا کافی نیست و کودکان و نوجوانان ما اطلاع کمی از تاریخ خودشون دارن. درس تاریخ در مدارس ما به یک درس خشک مبدل شده وبازنگری روی ارائه تاریخ به نظر من لازم هست.
حقیقت و تاریخ رابطه ای مستقیم با هم دارن و دیر یا زود حقایق از زبان تاریخ بیان میشود .در آن زمان شاید ما نباشیم اما حقیقت و تاریخ همیشه ماندگارند.
اطلاعاتی در باره فردوسی:
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%B1%D8%AF%D9%88%D8%B3%DB%8Cنوروز شما پیروز .
چند روزی به آغاز سال حدید خورشیدی مانده. آغاز سال 1389.ورود به سالی که حوادثی بسیار رو در خود داره و خیلی خیلی مهم هست.برای خود من به نوعی آینده ام در همین سال رقم خواهد خورد.
بهترین عیدی که میشه برای این روز به دوستان خودم بدم اصلاعات است . نوروز چیست؟
یکبار وقت بزارید و بیشتر از نوروز بدونین.
برای تک تکتون آرزوی خوشبختی دارم امیدوارم به تمام چیزهای خوبی که میخواین و به یار خودتون برسین
شاد باشید و سالم
نوروز یکی از کهنترین جشنهای به جا مانده از دوران باستان است. خاستگاه نوروز در ایران باستان است و هنوز مردم مناطق مختلف فلات ایران نوروز را جشن میگیرند. زمان برگزاری نوروز، در آغاز فصل بهاراست. نوروز در ایران و افغانستان آغاز سال نو محسوب میشود و در برخی دیگر از کشورها تعطیل رسمی است.
مجمع عمومی سازمان ملل در نشست ۲۳ فوریه ۲۰۱۰ خود، ۲۱ ماه مارس را بهعنوان روز جهانی عید نوروز، با ریشهٔ ایرانی بهرسمیت شناخت و آن را در تقویم خود جای داد. در متن به تصویب رسیده در مجمع عمومی سازمان ملل، نوروز، جشنی با ریشه ایرانی که قدمتی بیش از ۳ هزار سال دارد و امروزه بیش از ۳۰۰ میلیون نفر آن را جشنمیگیرند توصیف شدهاست.[۱]
پیش از آن در تاریخ ۸ مهر ۱۳۸۸ خورشیدی، نوروز توسط سازمان علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد، به عنوان میراث غیر ملموس جهانی، به ثبت جهانی رسیدهبود.[۲]
اطلاعات بسار زیبا و خوب بیشتر:
http://fa.wikipedia.org/wiki/نوروز
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%B2
زن عشق می کارد و کینه درو می کند...
دیه اش نصف دیه توست و مجازات زنایش با تو برابر...
می تواند تنها یک همسر داشته باشد
و تو مختار به داشتن چهار همسرهستی ....
برای ازدواجش ــ در هر سنی ـ اجازه ولی لازم است
و تو هر زمانی بخواهی به لطف قانونگذار میتوانی ازدواج کنی ...
در محبسی به نام بکارت زندانی است و تو ...
او کتک می خورد و تو محاکمه نمی شوی ...
او می زاید و تو برای فرزندش نام انتخاب می کنی....
او درد می کشد و تو نگرانی که کودک دختر نباشد ....
او بی خوابی می کشد و تو خواب حوریان بهشتی را می بینی ....
او مادر می شود و همه جا می پرسند نام پدر ...
و هر روز او متولد میشود؛ عاشق می شود؛ مادر می شود؛
پیر می شود و میمیرد...
و قرن هاست که او؛ عشق می کارد و کینه درو می کند
چرا که در چین و شیارهای صورت مردش به جای گذشت،
زمان جوانی بر باد رفته اش را می بیند و در قدم های لرزان مردش؛
گام های شتابزده جوانی برای رفتن و درد های منقطع قلب مرد؛
سینه ای را به یاد می اورد که تهی از دل بوده و پیری مرد رفتن و فقط رفتن را در دل او زنده می کند...
و اینها همه کینه است که کاشته می شود در قلب مالامال از درد...!
و این رنج است
یاداشت های روزانه محمد علی فروغی، که با ویراستاری و به کوشش ایرج افشار منتشر شد، تصویری زنده و عینی از فضای زمان نگارش خود به دست می دهد.
این
کتاب یادداشت های روزانه فروغی ۲۷ ساله را در سال های ۱۳۲۱ تا ۱۳۲۲ هجری
قمری، دو سال پیش از انقلاب مشروطه،به دوران سلطنت مظفرالدین شاه و به
هنگامی که فروغی نوجوان عضو تحریریه نشریه تربیت و استاد علوم سیاسی بود و
تحصیلات عرفی و مذهبی خود را نیز همزمان در مراکز آموزشی جدید و مدارس
مذهبی پی می گرفت،در بر می گیرد.
سنت ثبت روزانه حوادث و خاطره
نویسی در آن روزگار در میان چهره های فرهنگی و رجال سیاسی ایران باب نبود
اما فروغی در یادداشت های روزانه خود تصویرهائی زنده از زندگی خصوصی خود و
از فضای علمی، فرهنگی و سیاسی کشور در سال هائی که ایران آبستن انقلاب
مشروطه بود،به دست داده و حتا گزارش روزانه آب و هوا را با قلمی زنده و
روان ثبت کرده است.
ایرج افشار،محقق و کتاب شناس معتبر ایرانی،
یاددشت های روزانه فروغی را بر اساس نسخه دست نویس او،که به کتابخانه مجلس
اهداء شده،تنظیم کرده است.
محمد علی فروغی از با فرهنگ
ترین،تاثیرگذارترین و مهم ترین چهره های فرهنگی و سیاسی ایران و از درخشان
ترین چهره های نسلی است که در آستانه انقلاب مشروطه و در تلاطم این طوفان
بزرگ فرهنگی و سیاسی چشم خرد به جهان بازکردند، بر زبان و ادب و فرهنگ
کلاسیک فارسی و فلسفه و حکمت ایرانی ــ اسلامی تسلط داشته و با یک یا چند
زبان اروپای غربی و مبانی نظری و سیاسی مدرنیته غرب آشنا بودند.
نسل
فروغی در عرصه فرهنگی آثاری ماندگار و درخشان خلق و در عرصه سیاست گرایش
های لیبرالی را با نوعی ناسیونالیزم معتدل و شور تجدد و تحول خواهی را با
واقعیت گرائی پیوند زد. فروغی و دیگر چهره های بزرگ نسل او در تحولات
فرهنگی و سیاسی انقلاب مشروطه حضور و تاثیری کارساز داشتند،به دوران سلطنت
رضا شاه برای مدرن کردن ایران و بنا نهادن ساختارها و بنیادهای
فکری،فرهنگی، سیاسی و اجتماعی نو با او همکاری کردند و اغلب به تیغ
استبداد او دچار شدند.
محمد علی فروغی در سال ۱۲۵۴ خورشیدی متولد
شد. پدر او محمدحسین ذکاءالملک فروغی از شاخص ترین چهره های فرهنگی دوران
قاجار و ادیبی لیبرال منش،نویسنده و محققی توانا و بنیان گذار نشریه تربیت
بود که در انقلاب مشروطه تاثیری کارساز داشت.
فروغی در کودکی و
نوجوانی مبانی اسلام و زبان های عربی و فرانسه و ادبیات فارسی را از پدر و
معلمان خانگی فراگرفت.در نوجوانی برای تحصیل طب به دارالفنون رفت اما
پزشکی را رها کرد و به فلسفه،حکمت،سیاست،تاریخ و ادبیات فارسی روی آورد و
تحصیلات خود را در مذهب و حکمت اسلامی نیز در مدارس دینی تهران پی گرفت.
محمد
علی فروغی در ۱۷ سالگی به تدریس تاریخ و فلسفه در درالفنون پرداخت و در
وزارت نوپای انطباعات استخدام شد.پدر او در سال ۱۲۷۳ خورشیدی،یک سال پس از
ترور ناصرالدین شاه،نشریه تربیت را بنیان نهاد و فروغی سردبیری این نشریه
را نیز بر عهده گرفت.
در سال ۱۲۷۸ خورشیدی مشیرالدوله از فروغی
خواست تا معلمی مدرسه علوم سیاسی را بر عهده گیرد و فروغی کتاب های ثروت
ملل و تاریخ مشرق را برای تدریس در این مدرسه تالیف کرد.
پس از
پیروزی انقلاب مشروطه فروغی و پدر او قانون اساسی بلژیک را،که از ماخذ
قانون اساسی مشروطه بود،به فارسی ترجمه کردند و محمد علی فروغی به
نمایندگی مجلس اول انتخاب شد
زندگی سیاسی فروغی با افت و خیزهای
بسیار همراه بود.فروغی سه بار نماینده مجلس و بارها وزیر شد. در دولت های
رضا خان سردار سپه نیز چند بار وزیر بود و پس از سقوط قاجار و آغاز سلطنت
سلسله پهلوی، فروغی نخستین نخست وزیر رضا شاه بود و شگفتا که به هنگام
سقوط او در شهریور ۱۳۲۰ نیز آخرین نخست وزیر او بود.
فروغی در سال
۱۳۰۷ نماینده ایران در جامعه ملل بود و در کنفرانس خلع سلاح ژنو سخنرانی
کرد. رضا شاه در سال ۱۳۱۴ بر فروغی خشم گرفت و او را خانه نشین کرد و
فروغی در ۶ سال خانه نشینی خود آثار بزرگان ادب کلاسیک فارسی از جمله
کلیات سعدی را تصحیح و برای چاپ آماده کرد و ریاست فرهنگستان اول را نیز
بر عهده داشت.
فروغی در شهریور ۱۳۲۰ به عنوان آخرین نخست وزیر
رضا شاه و نخستین نخست وزیر فرزند او به جهان سیاست بازگشت اما دولت او
عمری کوتاه داشت. فروغی استعفا داد و در سال ۱۳۲۱ به بیماری قلبی در گذشت.
از
آثار مهم فروغی می توان به سیر حکمت در اروپا،اصول علم ثروت ملل، تاریخ
مختصر ایران،تاریخ مختصر دولت قدیم روم،حقوق اساسی یا آداب مشروطیت
دول،تاریخ ملل قدیمه مشرق،حکمت سقراط و افلاطون،آئین سخنوری،تصحیح و شرح
فن سماع طبیعی ابن سینا،تصحیح کلیات سعدی و رباعیات خیام،زبده دیوان حافظ
و خلاصه شاهنامه اشاره کرد.
فرج سر کوهی
نقل از :
http://www.radiofarda.com/content/f3_froughi_book/1969393.html