سلام

یک جمله

در قضاوت سه چیز نباید دخالت بکنند:هوس ، کینه و قدرت . 

 {افلاطون}

انسام و جایگاهش

سلام به تمام دوستان و دشمنان من.

البته من که دشمن ندارم. یعنی سعی میکنم که دشمن نداشته باشم. ولی خوب ماهم آدمیم دیگه میدونم که خیلی ها با من حال نمیکنن. خوب منم با اونا حال نمیکنم. این به اون در.

دیروز یعنی یکشنبه 28 ام توی کتابخونه دانشکده نشسته بودم و جای شما خالی، کلیات آلیاژهای آهنی رو میخوندم. کتابخونه خیلی خلوت بود. یهو دیدم که یکی از بچه ها  که ترم آخره و شاگرد اول دانشکده مهندسی پلیمره اومد . خوب ما با هم یه سلام و علیکی داریم. از پشت میزم بلند شدم وبه سمتش رفتم و چند دقیقه ای رو با هم گل گفتیم و گل شنیدیم.

بعد هر کدوم به کار خودمون مشغول شدیم. بعد از مدتی اون رفت .و بعدش یکی دیگه اومد و پشت همون میز نشست که آقای مهندس پشتش نشسته بود. جالب بود چون فکر کرده بود اومده کافی شاپ ،چون اومده بود توی کتابخونه تا تناول اجزای خارجی به داخلی بدن رو انجام بده.(شایدم پروژش بوده ما که نمیدونیم). خلاصه دیدم میزی رو که تا چند دقیقه پیش همه دورش بودن و یه جوری نگاهش میکردن چه طوری در عرض چند ثانیه از چشم همه افتاد و همه از گرد اون پراکنده شدن.

این مثال یک مثال عینی از زندگیه . افراد هستند که یه جایگاهی رو بزرگ میکنند ، نه اینکه یه جایگاهی فردی رو بزرگ بکنه . حالا ممکنه که یه جایگاه بزرگ ، کسی رو هم بزرگ کنه . ولی این بزرگی دوام پیدا نمیکنه.

ای کاش هر کسی در زمان مناسب در جایگاه خودش قرار بگیره. تقریبا همه ما آدما میتونیم که خودمون رو بزرگ کنیم .و در جایگاه بزرگان قرار بگیریم. ولی یادمون باشه که اگر بزرگی رو پایدار میخوایم . باید از جایگاه های کوچیکتر به بزرگتر بریم. این یه اصل ساده از ترمودینامیکه . تمام کائنات به سمت پایداری انرژیتیک پیش میرن. و پایداری در جهتی به بهترین صورت اعمال میشود که فاصله انرژی (driving force) و انرژی(activation) در یه حد تعادل قرار بگیره.

پس حواسمون به (Gap) ها و فاصله هایی که خودمون ناآگاهانه برای خودمون ایجاد میکنیم باشه. چون ترمودینامیک میگه که اگه کنترل شده نباشه کله پا میشیم. تجربیات زندگی و اندرزهای نیاکان هم حرف ترمودینامیک رو تصدیق میکنه.

(شاید هم ترمودینامیک حرف اونها رو تصدیق و تائید میکنه.نظرشما چیه؟)

از اساتیدی که (یعنی همه شما) این مطلب رو خوندن هم عذر میخوام من کوچیکتر از اونم که بخوام قواعد پیچیده ترمودینامیک رو عنوان کنم. صرفا قصدم تقریب به ذهن بود. وگرنه خودم هم میدونم که حرفم از لحاظ علمی یه گیر کوچیک داره. (اگه گفتین چی بود؟) ولی بازم در کل قضیه تفاوتی ایجاد نمیکنه.

یه خواهش:

خواهش میکنم یا خطبه غدیر رو نخونید یا اگه میخونید با دقت به تما م کلمات اون دقت کنیند. این حرفها .حرف هیچ انسانی نیست. این حرف خداوند به پیغمبرش هست که از او خواسته تا عین به عین به مردم ابلاغ بشه و گفته که اگر این کار رو نکنه تمام این مدت که رسالت او را عهده دار بوده از بین میره و ارزشش رو از دست میده.

اوست آفریننده آسمانها و گستراننده زمین ها و حکمران آنها (از طرف خداوند به ما)

دور و منزه از خصایص آفریده هاست و در منزه بودن خود نیز از تقدیس همگان برتر است. هموست پروردگار فرشتگان و روح ِ افزونی بخش آفریده ها و نعمت ده ایجاد شده ها.

من خودم یکی از سوالات اعتقادی خودم رو که هیچ جوابی براش پیدا نکرده بودم رو بعد از مطالعه این خطبه پیدا کردم. جواب بر خلاف تصور همه تا اندازه ای با اسلام الان تفاوت داره.

موفق باشید.

خطبه غدیر (۲)

و اکنون به عبودیت خویش و پروردگاری او گواهی می دهم و وظیفه خود را در آنچه وحی شده انجام می دهم. مبادا که از سوی او عذابی فرود آید که کسی را یارای دور ساختن آن از من نباشد هر چند توانش بسیار و دوستی اش (با من) خالص باشد- معبودی جز او نیست- چرا که اعلام فرموده که اگر آنچه (درباره علی) نازل کرده به مردم نرسانم ،وظیفه رسالتش را انجام نداده ام  و خداوند تبارک و تعالی امنیت از (آزار) مردم را برایم تضمین کرده و البته که او بسنده و بخشنده است. پس آنگاه خداوند چنین وحی ام فرستاد:

به نام خداوند همه مهر مهرورز . ای فرستاده ما آنچه از سوی پروردگارت  در باره علی و خلافت او بر تو فرود آمده بر مردم ابلاغ کن  وگرنه رسالت خداوندی را به انجام نرسانده ای و او تورا از آسیب مردمان نگاه می دارد.

هان مردمان! آنچه بر من فرو آمده در تبلیغ آن کوتاهی نکرده ام و حال برایتان سبب نزول آیه را بیان میکنم :همانا جبرئیل بر من سه مرتبه فرود آمداز سوی سلام،پروردگارم-که تنها او سلام است-فرمانی آورد که در این مکان به پا خیزم و به هر سفید و سیاهی اعلام کنم که علی بن ابی طالب برادر،وصی و جانشین من در میان امت و امام پس از من است. جایگاه او نسبت به من به سان هارون نسبت به موسی است.لیکن پیامبری پس از من نخواهد بود .او (علی) صاحب اختیارتان پس از خدا و رسول است  و پروردگارم آیه ای بر من نازل فرموده که:تنها و تنها ولی، صاحب اختیار و سرپرست شما ،خدا و پیامبر او و ایمانیانی هستند که نماز به پا میدارند. و در حال رکوع زکات می پر دازند. و همانا علی بن ابی طالب نماز به پا داشته و در رکوع زکات پرداخته و پیوسته خداخواه است  و من از جبرئیل در خواستم که از خداوند سلام اجازه کند و مرا از این ماموریت معاف فرماید. زیرا کمی پرهیزکاران  و فزونی منافقان و دسیسه ملامتگران و مکر مسخره کننده گان اسلام را می دانم. همانان که خداوند در کتاب خود در وصفشان فرموده :به زبان آن را میگویند که در دلهایشان نیست و آن را اندک و آسان می شمارند حال آنکه نزد خداوند بس بزرگ است. و نیز از آن روی که منافقان بارها مرا آزار رسانیده تا بدان جا که مرا اذن (سخن شنو و زود باور) نامیده اند. به خاطر همراهی افزون علی با من و رویکرد من با او و تمایل و پذیرش او از من تا بدانجا که خداوند در این موضوع آیه ای فرو فرستاده : و از آنانند کسانی که پیامبر را می آزارند و می گویند: او سخن شنو و زود باور است .

بگو:آری سخن شنو است .-علیه آنان که گمان میکنند او تنها سخن میشنود- لیکن به خیر شما است ، او (پیامبر صلی الله علیه و آله) به خدا ایمان دارد و مومنان را تصدیق می کند و راستگو می انگارد.

و اگر میخواستم نام گویندگان چنین سخنی را بر زبان آورم و یا به آنان اشارت کنم و یا مردمان را به سویشان هدایت کنم (که آنان را شناسایی کنند) می توانستم، لیکن سوگند به خدا در کارشان کرامت نموده لب فرو بستم .با این حال خداوند از من خشنود نخواهد شد مگر اینکه آنچه در حق علی فرو فرستاده به گوش شما برسانم .سپس پیامبر صلی الله علیه و آله  چنین خواند : ای پیامبر ما!آنچه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده –در حق علی- ابلاغ کن و گرنه کار رسالتش را انجام نداده ای و البته خداوند تو را از آسیب مردمان نگاه میدارد.

ماه من و تو

ماه من ،

نمی دونم که تا حالا کسی این آهنگ  رو شنیده یا نه. نمیدونم تا حالا کسی این آهنگ رو گوش داده یا نه.

یادم نمی یاد بار اول کی بود که این آهنگ رو شنیدم .  بازم یادم نمیاد که کی این آهنگ رو گوش دادم.

فقط یادمه بار اولی که شنیدم یه حس و حال عجیبی به من داد . ولی خوب من بازم فقط یه آهنگ شنیده بودم. مثل هزاران آهنگی که تا حالا توی زندگیم شنیدم و هیچ کدوم از اونها را یادم نیست.

ماه من . در آخرین آلبوم لیلا فرهره      وقتی اون رو دوباره و سه باره گوش دادم دیدم حرفهای قشنگی داره که حیف میشه اگه به اونها دقت نکنیم.

تا حالا حتما اسم نامه سر گشاده به گوشتون خورده. نامه ای (یا مقاله ای و یا هر نوشتاری و یا بهتر بگم هر اثری) که مخاطب خاصی نداره و خطاب به گروه بزرگی از انسانهاست. حتی ممکنه یک نامه خطاب به یک نفر باشه ولی باز هم سر گشاده محسوب بشه. مثلا نامه های چارلی چاپلین به دخترش .یه همچون خصوصیتی داره. (شاید نشه صد درصد ولی خیلی از اونها یه همچون خصوصیتی رو در نفس خودش داره). وقتی صحبت از یک اثر سر گشاده میشه همه ما میدونیم که مخاطب همه گیره . اگه بخوام بهتر بگم . وقتی مثلا یک اثر سر گشاده رو میخونی یا گوش میکنی . در همان لحظه شمای مخاطب میدونی ،و این رو احساس میکنی که تو، مخاطب اون اثر به طور مطلق نیستی.  و تو فقط جزء کوچکی از هزاران هزار مخاطب اون اثری. اگه بخوایم باز برای تقریب به ذهن مثال خوبی رو بزنیم . شعر و آهنگ تصور کن با صدای سیاوش قمیشی و شعری از (اگه اشتباه نکنم) یغما گلرویی رو میتونیم یاد کنیم.

و اما ماه من.   نمی دونم شاید من فقط این احساس رو کردم یا شاید واقعا بقیه هم اگه دقت بکنن این احساس به اونا هم متبادر بشه.  . آدم با گوش دادن ماه من هم حس میکنه که باز با یک اثر سر گشاده طرفه . ولی اینبار یه کم قضیه فرق داره . توی مخاطب احساس میکنی (شایدم فقط من) که این اثر دقیقا داره با تو حرف میزنه.   میدونی که مخاطب مطلق تو نیستی ولی بازم حس میکنی که اون برای یک به یک افراد گفته شده. یعنی هر کس فقط در درجه اول خودش رو مخاطب اثر حس میکنه.  الان که دارم این سطر هلا رو مینویسم  اسم شاعر این کار رو نمیدونم ولی خیلی خوشحال میشم اگه کسی میدونه به من بگه.  انگار حس میکنی  ماه من تویی....

ماه من غصه نخور                 

 زندگی جزر و مد داره

دنیا مون یه عالمه آدمه خوب و بد داره

ماه من غصه نخور همه که دشمن نمیشن

همه که پر{ه} ترک مثل تو و من نمیشن.

ماه من غصه نخور مثل ما ها فراوونه                

خیلی کم پیدا میشه کسی رو حرفش بمونه

ماه من غصه نخور گریه پناه آدماست

تر و تازه موندن گل مال اشک شبنماست

ماه من غصه نخور، زندگی بی غم نمیشه  

اونی که غصه نداشته باشه آدم نمیشه

ماه من غصه نخور  

خیلی ها تنهان مثل تو

خیلی ها با زخمای زندگی آشنان مثل تو

ماه من غصه نخور زندگی خوب داره و زشت

خدا رو چه دیدی شاید فردامون باشه بهشت.

ماه من غصه نخور زندگی بی غم نمیشه 

اونیکه غصه نداشته باشه آدم نمیشه

ماه من غصه نخور  

دنیا رو بسپار به خدا    

هردومون دعا کنیم

تو هم جدا منم جدا

چه قدر زیباست که با توصیه به دعا کردن، شعر تموم میشه. اونم یک دعای دو طرفه . بعضی از شعر ها و کتابها و فیلم ها کمی سنگین تر هستند از اونی که آدما توقعش رو دارن.برای همین بعضی هامون به سراغ اونها نمیریم. ولی اگه بریم و خودمون رو هم بالاتر بکشیم خیلی لذت میبریم. درست مثل یک مساله ریاضی که اگر سنگین شد قشنگ میشه.

ولی اینجور کارها هم خیلی خوبه چون میتونه یه نیروی  محرکه باشه برای خیلی از ماها که تلاش بیشتری برای باسواد شدن بکنیم. این روز ها آدم توی شهر ها مخصوصا تهران(چون خودم توی تهرانم) از سطح شهر کلی آهنگ میشنوه که جز هدر دادن انرژی هیچ چیز دیگه ای نداره. چرا انتظار داریم از یه اثر هنری فحش بشنویم..چرا دوست داریم سبک بشنویم .

اگر فقط مسائل ساده رو حل کنی دیگه وقتی به یه مسئله جون دار رسیدی نمیتونی حلش کنی .ولی اگر قبلا این کار رو کرده باشی لا اقل میتونی یک سوم از مسئله رو حل کنی.

نمیگم این شعر خیلی پیامهای آنچنانی و اونچنانی داشت. ولی اگر فقط فحش گوش بدی هیچ وقت ظرافت سعدی رو نمی تونی درک بکنی.