یک جمله

آن چه به پروردگار مدیون هستیم دوست داشتن دیگران است.

((لاکوردر))

شما چه قدر دین خود را  ادا کرده اید؟؟؟

یک خبر یک نکته ۵

سلام

خسته نباشین دوستان

یک خبر دیدم در وبلاگی که برام جالب بود.واقعا آدم به بعضی اخبار فقط میتونه بخنده.

من همیشه از این جور اخبار ناراحت میشم. چون

میبینم یک سری افراد چه طور دارن با اسم اسلام و مسلمانی بازی میکنن حیف. خدا ما رو از شر کسایی که سعی دارن اسلام رو اون طور که خودشون دلشون میخواد بر ما تحمیل کنن حفظ کنه

منبع خبر از وبلاگ

ادامه مطلب ...

فواید خنده

برخی از آثار شگفت انگیز خنده:

خنده باعث افزایش ظرفیت ریه ها شده و به این ترتیب وضعیت تنفس و اکسیژن گیری خون بهبود می یابد.

خنده باعث فعال شدن سیستم ایمنی می شود و به این ترتیب مقاومت بدن در مقابل عفونت ها افزایش می یابد.

خنده باعث آزاد شدن آنروفین ها (ضد درد های طبیعی که در بدن ساخته میشوند) در مغزو سیستم عصبی میشود و استرس را کاهش میدهد.

خندیدن نه تنها درد جسمی بلکه درد روحی را نیز کاهش می دهد . هنگامی که میخندیم خود به خود پر امید و خوش بین می شویم. هنگامی که میخندیم  به خودمان و روزگار میگوییم :من از غم و اندوه بیزارم.

خنده باعث میشود در مقابل غم و غصه و ناامیدی دوام بیاوریم.

به طور تقریبی تمام پدیده ها یک جنبه مفرح و خنده دار نیز دارند .باید به دنبال این جنبه باشیم و یک نکته دیگر اینکه مدام در تلاش نباشیم که از خود یک انسان کامل و بی عیب و نقص بسازیم .آنگاه راحت تر می توانیم به خودمان بخندیم به این ترتیب بیش تر خواهیم خندید.

آندره متیوس

یک خبر یک نکته ۴

خنده مقاومت بدن را افزایش میدهد.

گروه سلامت :به گفته متخصصان ژاپنی  خندیدن نه تنها برای سلامتی روح بلکه برای حفظ سلامت جسم نیز بسیار مفید است.

به گزارش ایسنا،مطالعه بر روی تاثیر خنده بر سلامت جسمی از سوی متخصصان بیمارستان کورآشیکی در استان اوکایاما در غرب ژاپن انجام گرفته است.

پژوهشگران ژاپنی در این آزمایش ،6 نفر را به مدت دو ساعت در اتاقی در وضعیت خنده قرار دادند و سپس از آنها آزمایش خون گرفته و آن را با خونی که پیش از آزمایش از این افراد گرفته شده بود مقایسه کردند .نتیجه آزمایش نشان داد که در خون این 6 نفر فعالیت نوعی سلول پادتن موسوم به سلول ان.کی ،افزایش یافته است. این متخصصان خاطر نشان کردند که آزمایشات نشان میدهد حتی اگر خنده مصنوعی و از ته دل نیز نباشد ،به طور فیزیکی در حالت خنده توان مقاومت بدن افزایش میابد.

آنها در توضیح این مطلب اظهار داشتند :این موضوع در نتیجه تشدید حرکات عضلانی است که در هنگام خنده به جنبش افتاده و روی دستگاه های درونی بدن تاثیر گذاری میکند. علاوه بر این اگر خنده واقعی و از ته دل باشد پیامدهای بهتری روی سلامتی فرد خواهد داشت. این متخصصان میگویند: خندیدن به شکست ها و اشتباهات در زندگی سبب می شود تا انسان با دیدگاه مثبت به آینده نگاه کند و به طور عملی در این راستا گام بردارد.

منبع: جام جم 1مرداد1387

خوب حالا به یکی از سخنان امام علی (ع) نگاه کنید:::

بعد از سلامتی، خنده بزرگترین نعمت خداست.

 

یک خبر یک نکته ۳ --تیک تاک به وقت ۳۵ سالگی--

با دقلو زایی در سن 72 سالگی خانم  اومکاری پانوار  هندی مسن ترین مادر جهان به حساب می آید.

پی بردن به جذابیت خبرهایی از این گونه که به سرعت در رسانه های جهان دست به دست می شود سخت نیست.همه میدانند بچه دار شدن خانمها پس از سن یائسگی تقریبا محال است.اما وقتی نوبت به پدر 75 ساله این خانواده میرسد خبر محدود به چند اظهار شادمانی کوتاه است چرا؟ چون همه فکر میکنند مردان تا آخرین قطره خونشان قدرت باروری دارند اما نتیجه بررسی های یک مرکز ناباروری در فرانسه که روی 12200 زوج انجام شده ضربه سختی به باور همیشگی بودن باروری مردان وارد کرده است .نتیجه این بررسی نشان میدهد مردان بعد از 35 سالگی در دست انداز ناباروری قرار میگیرند و اگر برای بچه دار شدن تا 40 سالگی درنگ کنند شانس بچه دار شدنشان به 10 درصد می رسد. تا به امروز متخصصان زنان در بحث های مربوط به باروری و خطر های آن فقط سن مادر را مورد ملاحظه قرار می دادند و سن پدر معمولا چندان مهم فرض نمیشد اما یافته جدید ثابت میکند که مردها هم مثل خانمها یک ساعت زیستی درونی دارند که در حوالی 35 سالگی به کار می افتد و با هر تیک تاک ما را یک قدم به ناباروری نزدیک تر میکند.

تامل:::در حالی سن ازدواج در ایران و جهان به مرزهای 30 سالگی رسیده و حتی از آن گذشته است که در پدر و مادران بالای 35 سال ناباروری تنها معضل نیست خطر اصلی دیگر وقوع نقص ژنتیک و بیماری های مادر زادی در فرزندان است.

منبع:  روزنامه همشهری یکشنبه 23 تیر87

این موضوع واقعا موضوعی نگران کننده هستش ،من خودم از نزدیک با این مساله مواجه شدم .پدر و مادری هر دو تحصیل کرده ،پدری استاد دانشگاه و برجسته و مادر دبیری کارآزموده فرزندی دارند مبتلا به سندروم دان چرا؟ یکی از دلایل این اتفاق سن بالا و ازدواج در سنین بالا هست که به تبع اون باروری در سن بالا انجام میشه.دو مادر هم سن یکی مادر پسری 8 ساله مبتلا به سندروم دان  و مادری دیگر در همان سن پسری دارد در سن 22 سالگی که به حمد خدا سالم است. این دو مادر 45 سال سن دارند. یک مادر اولین بارداری خود را در سن 37 سالگی تجربه میکند و مادری دیگر در سن 23 سالگی.پدری اولین باروری خودش رو در سن 26 سالگی تجربه میکنه و پدر دیگر در سن 40 سالگی.این دو پدر هم همسن هستند.

 البته این همه دلایل نیست ولی آمار و علم پزشکی هم میگود که بی تاثیر نیست.

چون من از نزدیک در جریان این مورد هستم میگم که واقعا سخته   واقعا سخته    واقعا سخته برای مادری که پاره تنش از زبان دیگران منگل باشه.گرچه من به شخصه حالاتی رو از اون دیدم که کمتر بچه سالمی بهش پی میبره .

 درسته که خداوند گر ز حکمت ببندد دری /  به رحمت گشاید در دیگری  ولی واقعا برای اون مادر  و حتی فرزند عاقبت کار سخته.

امید مرحمت از سوی خداوند رحمان

سلام

خوب هستین؟ ایشالا که همیشه شاد و خندان باشید. می خواستم یه پست جدید بزارم ولی اینکار رو موکول میکنم به یه زمان بهتر چون نرسیدم که مطلبم رو آماده کنم.

فوت خسرو شکیبایی رو هم تسلیت میگم

من شخصا از فوت خسرو شکیبایی خیلی ناراحت شدم

چه خوبه بعد از مرگمون خاطرات خوب رو از خودمون به جا بذاریم چون همه ما میمیریم ولی روزمرگی ها با ما کاری کرده که مرگ رو نه تنها فراموش کردیم بلکه فقط برای دیگران میدونیمش غافل از اینکه خودمون هم یه روزی فرصتمون تموم میشه و باید وارد یه مرحله جدید از زندگی بشیم که هیچ کس درست و حسابی نمیدونه چه جور جاییه.

خدا به همه ما رهم کنه از بزرگ تا کوچیک از آیت الله تا کافر و ...

ای خدای رحمان به همه ما- از آغاز خلقت تا پایان دنیا -رحم بفرما

آمین

قدرت ریسک

دو بذر در خاک حاصلخیز بهاری کنار هم نشسته بودند. اولی گفت: من می خواهم رشد کنم ! من میخواهم ریشه هایم را هر چه عمیق تر در دل خاک فرو کنم و شاخه هایم را از میان پوسته زمین بالای سرم پخش کنم...من میخواهم شکوفه های لطیفم را همانند بیرق های رنگین برافشانم و رسیدن بهار را نوید دهم ...من میخواهم گرمای آفتاب را روی صورت و لطافت شبنم صبحگاهی را روی گلبرگ هایم احساس کنم!

و به این ترتیب دانه رویید.

دومی گفت: من میترسم اگر من ریشه هایم را به دل خاک سیاه فرو کنم ، نمی دانم که در آن تاریکی با چه چیزهایی روبرو خواهم شد .اگر از میان خاکها بالای سرم را نگاه کنم ،امکان دارد شاخه های لطیفم آسیب ببینند ...چه خواهم کرد اگر شکوفه هایم باز شوند و ماری قصد خوردن آنها را کند؟تازه، اگر قرار باشد شکوفه هایم به گل بنشینند، احتمال دارد کودکی مرا از ریشه بیرون بکشد .نه ، همان بهتر که منتظر بمانم تا فرصت بهتری نصیبم شود.

و به این ترتیب دانه منتظر ماند.

مرغ خانگی که برای یافتن غذا مشغول کند و کاو زمین در اوایل بهار بود ، دانه را دید و در یک چشم به هم زدن آن را خورد.

انسانهایی که از حرکت و رشد میترسند به وسیله زندگی بلعیده میشوند. 

منبع:::مجله شادکامی و موفقیت شماره 53

این یک واقعیت کلی هست که اگر رشد (هر چیز) نباشد یا به اندازه کافی نباشد حتما از بین خواهد رفت .حتی اگر جوانه هایی(جامد) که در یک مذاب به وجود می آیند شعاع بحرانی را رد نکنند قادر به رشد نخواهند بود و دوباره به مذاب تبدیل میشوند ولی اگر جوانه ها از یک شعاع بحرانی بیشتر باشند ،قادر خواهند بود که به رشد خودشون ادامه بدن و در داخل مذاب انجماد صورت بگیره. و در حقیقت یک تغییر در نوع فاز ایجاد بشه که میشه اینرو تشبیه کرد به تغییر و پایداری بیشتر در زندگی . ترمودینامیک میگه هر چیز که پایدار تره اون در اولویت قرار میگیره

پس برای اینکه الویت زندگی کردن با ما باشه باید از یک شعاع بحرانی رشد عبور کنیم تا خود به خود این روند رشد یابنده ادامه پیدادکنه .به قول معروف ، اولش سخته ولی بعد کهروال زندگی  رو دور غلتک می افته خودش میره.

 

سلام

این چند روز برام روز های بدی نبود ولی خیلی هم خوب نبود البته فقط برای یکی دو مورد. دیروز یه چیزی شنیدم که تا همین حالا از اون ناراحتم و دارم تو ذهنم کلنجار میرم که چرا؟؟؟  البته فکر میکنم که جوابش رو پیدا کردم . آره من مغرور شده بودم و این اصلا برای من و هیچ کس خوب نیست. من فکر می کردم که آدم بخشنده ای شدم و لی در باطن آدم مغروری شده بودم چرا اینطور شدم آخه؟؟ این واقعیت فقط برای من نیست .همه آدما در مواقعی که فکر میکنن خیلی آدم بخشنده ای هستند دست به کارهایی ناخود آگاه میزنن که درست بر عکس فکر خودشون عمل میکنن. یه مدتی بود که ناخود آگاه من هر چیز رو برای خودم میخواستم و فکر میکردم که برای دیگران هم میخوام ولی حالا که بیشتر و درستتر فکر میکنم میبینم که برای خودم بوده . امید وارم که خدا بهم کمک کنه تا دیگه این رفتار رو نداشته باشم .  شما هم اگر میشه این دعا رو برای من بکنید.

دیروز رفته بودم ام.آر.آی بدم برای کمرم .بعضی آدما رو که میبینی فکر میکنی که خیلی انسانهای متشخصی و با فرهنگی هستن. از سر و وضع لباسهاشون و نوع حرف ها و حرکاتشون ولی وقتی بهشون دقت میکنی میبینی که نه اینطور نیست اونها هم فکر میکنن همه چیز باید در اختیار اونها باشه و حتی ساده ترین اصل زندگی جمعی رو نمیدونن و نمی پذیرن که باید نوبت رو رعایت کنن.ولی در عوض یه زن و شوهری بودن که از وضعشون مشخص بود زیاد .... ولی در عوض دارای یک شخصیت با وقار و متین بودن .من فکر میکنم همه آدما دارای دو نوع شخصیت هستن. یکی شخصیت پنهان و دیگری شخصیت آشکار.به نظر من میشه شخصیت پنهان هر کس رو در شخصیت آشکارش دید.برای بعضی ها این کار ساده هستش و برای بعضی دیگر سخت تر. کسایی که شخصیت آشکار و پنهانشون با هم یکی میشه کسایی هستن که به یه مرحله ای از کمال رسیده باشن و اگر خوب دقت بکنیم میبینیم که اینجور افراد زیاد نیستن امید وارم که منم بتونم به این مرحله برسم .

یک جمله

بهترین و عالی ترین آرزو ها را در خود بپرورانید.

((امام علی (ع)))